سیاه درخت، درختی با شاخه های پرخار برگ های دندانه دار گل های کوچک زرد، میوۀ تیره رنگ با سه یا چهار دانه که طعم تلخ و بوی نامطبوع دارد و از آن شیره ای می گیرند که در طب به عنوان مسهل به کار می رود، خوشه انگور، آش انگور، اشنگور، خرزل، شوکة الصباغین، شجرة الدکن، نرپرن، نرپرون
سیاه دِرَخت، درختی با شاخه های پرخار برگ های دندانه دار گل های کوچک زرد، میوۀ تیره رنگ با سه یا چهار دانه که طعم تلخ و بوی نامطبوع دارد و از آن شیره ای می گیرند که در طب به عنوان مسهل به کار می رود، خوشه اَنگور، آش اَنگور، اَشَنگور، خَرزَل، شوکة الصباغین، شجرة الدکن، نرپرُن، نرپرون
اجسامی که به نام اپوکسی معروفند در نتیجه جذب آب گلی کل تولید می کنند. گلی کلها در شرایط مخصوصی بی آب می شوند و آلدئید، ستن و گاهی اکسید دتیلن تولید کنند. رجوع به روش تهیۀ مواد آلی تألیف صفوی ص 172 صص 394- 397 شود
اجسامی که به نام اپوکسی معروفند در نتیجه جذب آب گلی کل تولید می کنند. گلی کلها در شرایط مخصوصی بی آب می شوند و آلدئید، ستن و گاهی اکسید دتیلن تولید کنند. رجوع به روش تهیۀ مواد آلی تألیف صفوی ص 172 صص 394- 397 شود
خواننده و سازنده. (ناظم الاطباء). خواننده و سازنده را گویند. (آنندراج) (برهان). یللی زن: گشته یلی زن همه بر بانگ نی همچو زنان یله از بهر می. میرخسرو (از آنندراج). و رجوع به یللی و یللی زن شود
خواننده و سازنده. (ناظم الاطباء). خواننده و سازنده را گویند. (آنندراج) (برهان). یللی زن: گشته یلی زن همه بر بانگ نی همچو زنان یله از بهر می. میرخسرو (از آنندراج). و رجوع به یللی و یللی زن شود
دهی است از بخش میوه دشت شهرستان گرگان، واقع در 10 هزارگزی جنوب مینودشت. دامنه، معتدل مرطوب مالاریائی، دارای 115 تن سکنه. فارسی و ترکمنی، آب آن از رود خانه اوغان، محصول آنجا برنج، غلات، ابریشم، توتون، سیگار، لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان بافتن پارچۀ ابریشمی و چادرشب، راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از بخش میوه دشت شهرستان گرگان، واقع در 10 هزارگزی جنوب مینودشت. دامنه، معتدل مرطوب مالاریائی، دارای 115 تن سکنه. فارسی و ترکمنی، آب آن از رود خانه اوغان، محصول آنجا برنج، غلات، ابریشم، توتون، سیگار، لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان بافتن پارچۀ ابریشمی و چادرشب، راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
ده کوچکی است از دهستان رود خانه بخش میناب شهرستان بندرعباس واقع در 108000گزی شمال میناب و 6000گزی باختر راه مالرو میناب به گلاشکرد. دارای 10 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان رود خانه بخش میناب شهرستان بندرعباس واقع در 108000گزی شمال میناب و 6000گزی باختر راه مالرو میناب به گلاشکرد. دارای 10 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان ابرج بخش اردکان شهرستان شیراز که در 96000گزی خاوراردکان و 2000گزی راه فرعی مایین به تخت جمشید واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنۀ آن 297 تن است. آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و برنج و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان گلیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان ابرج بخش اردکان شهرستان شیراز که در 96000گزی خاوراردکان و 2000گزی راه فرعی مایین به تخت جمشید واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنۀ آن 297 تن است. آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و برنج و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان گلیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
ده کوچکی است از دهستان ای تیوند بخش مرکزی شهرستان شوشتر که در 45هزارگزی جنوب خاوری شوشتر و 4هزارگزی باختر راه شوسۀ مسجدسلیمان به هفتگل واقع و دارای 50 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
ده کوچکی است از دهستان ای تیوند بخش مرکزی شهرستان شوشتر که در 45هزارگزی جنوب خاوری شوشتر و 4هزارگزی باختر راه شوسۀ مسجدسلیمان به هفتگل واقع و دارای 50 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان کیوی بخش سنجید شهرستان هروآباد که در 15هزارگزی جنوب مرکز بخش کیوی و 6هزارگزی راه شوسۀ هروآباد به میانه واقع شده است. هوای آن سرد و دارای 359 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن راه شوسۀ است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان کیوی بخش سنجید شهرستان هروآباد که در 15هزارگزی جنوب مرکز بخش کیوی و 6هزارگزی راه شوسۀ هروآباد به میانه واقع شده است. هوای آن سرد و دارای 359 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن راه شوسۀ است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از بخش بندپی شهرستان بابل که در 40000گزی جنوب بابل واقع شده است. هوای آن سرد و دارای 105 تن سکنه است. آب آنجا ازچشمه تأمین میشود. محصول آن لبنیات و شغل اهالی گله داری و راه آن مالرو است. ساکنان آن در زمستان به قشلاق بندپی میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از بخش بندپی شهرستان بابل که در 40000گزی جنوب بابل واقع شده است. هوای آن سرد و دارای 105 تن سکنه است. آب آنجا ازچشمه تأمین میشود. محصول آن لبنیات و شغل اهالی گله داری و راه آن مالرو است. ساکنان آن در زمستان به قشلاق بندپی میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
که یا در سیتوپلاسم پراکنده اند و یا اینکه بشکل تکه های دراز و یا گویچه مانند جمع گشته اند معرف لوگول (یدی که در یدور پتاسیم حل گشته است) آنرا به رنگ قهوه ای ملون میسازد. (جانورشناسی عمومی تألیف فاطمی صص 12-13)
که یا در سیتوپلاسم پراکنده اند و یا اینکه بشکل تکه های دراز و یا گویچه مانند جمع گشته اند معرف لوگول (یدی که در یدور پتاسیم حل گشته است) آنرا به رنگ قهوه ای ملون میسازد. (جانورشناسی عمومی تألیف فاطمی صص 12-13)
دهی است از دهستان کیاکلا، بخش مرکزی شهرستان شاهی. واقع در 17 هزارگزی شمال شاهی و 2 هزارگزی باختر راه شوسۀ شاهی به جویبار. ناحیه ای است دشت و دارای آب و هوای معتدل ومرطوب مالاریائی، و 170 تن سکنه. آب آن از رود خانه تالار و جویبار تأمین می شود. محصول آن برنج، کنف، کنجد، غلات و صیفی است. اهالی به زراعت اشتغال دارند و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان کیاکلا، بخش مرکزی شهرستان شاهی. واقع در 17 هزارگزی شمال شاهی و 2 هزارگزی باختر راه شوسۀ شاهی به جویبار. ناحیه ای است دشت و دارای آب و هوای معتدل ومرطوب مالاریائی، و 170 تن سکنه. آب آن از رود خانه تالار و جویبار تأمین می شود. محصول آن برنج، کنف، کنجد، غلات و صیفی است. اهالی به زراعت اشتغال دارند و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
ابن قربانعلی بن قاسم بن محمدعلی آملی کنی تهرانی. از فقهای بزرگ امامیه در نیمۀ دوم قرن سیزدهم بود. وی در سال 1220 هجری قمری در قریۀ کن واقع در دوفرسخی شمال تهران متولد شد و به قصد تحصیل مسافرتهای بسیار و طولانی کرد. سرانجام در اواخر عمر به ’کن’ بازگشت و در بیست وهفتم محرم سال 1306 هجری قمری در سن 86سالگی درگذشت و در شهر ری در جوار مرقد شاه عبدالعظیم دفن گردید. و پس از چندی که جسد ناصرالدین شاه قاجار را نیز در آنجا دفن کردند، مقبرۀ شیخ علی کنی در گوشه ای از مقبرۀ ناصرالدین شاه قرار گرفت. او راست: 1- تحقیق الدلائل فی شرح تلخیص المسائل. 2- توضیح المقال فی علم الدرایهو الرجال. 3- القضاء و الشهادات، در سه جلد. (از مصنفی علم الرجال آقابزرگ ص 332 و معجم المؤلفین از الاعلام زرکلی ج 5 ص 138 و اعیان الشیعۀ عاملی ج 42)
ابن قربانعلی بن قاسم بن محمدعلی آملی کنی تهرانی. از فقهای بزرگ امامیه در نیمۀ دوم قرن سیزدهم بود. وی در سال 1220 هجری قمری در قریۀ کن واقع در دوفرسخی شمال تهران متولد شد و به قصد تحصیل مسافرتهای بسیار و طولانی کرد. سرانجام در اواخر عمر به ’کن’ بازگشت و در بیست وهفتم محرم سال 1306 هجری قمری در سن 86سالگی درگذشت و در شهر ری در جوار مرقد شاه عبدالعظیم دفن گردید. و پس از چندی که جسد ناصرالدین شاه قاجار را نیز در آنجا دفن کردند، مقبرۀ شیخ علی کنی در گوشه ای از مقبرۀ ناصرالدین شاه قرار گرفت. او راست: 1- تحقیق الدلائل فی شرح تلخیص المسائل. 2- توضیح المقال فی علم الدرایهو الرجال. 3- القضاء و الشهادات، در سه جلد. (از مصنفی علم الرجال آقابزرگ ص 332 و معجم المؤلفین از الاعلام زرکلی ج 5 ص 138 و اعیان الشیعۀ عاملی ج 42)
سیلویو. ادیب ایتالیائی. متولد در سالوس. وی مدت نه سال در زندان سپیل برگ بسربرد و در آنجا کتاب جانگداز ’حبس های من’ را نوشت. صاحب قاموس الاعلام ترکی گوید: پلیکو از ادبای مشهور ایتالیاست مولد 1789 میلادی و وفات 1854م. وی در شهر لیون علوم وقت را فراگرفت. در اوایل حال به معلمی زبان فرانسه اشتغال ورزید و سپس با جمعی از دوستان به قصد نشر افکار آزادی خواهی روزنامه ای تأسیس کرد و دولت اطریش آن را توقیف کرد. در همان اوقات چند تراژدی نیز بنوشت در سال 1820 میلادی هنگام ظهور حوادث و اختلال در ناپل و پیه من به تهمت دخالت در شورش و انقلاب توقیف و محکوم به اعدام شد ولی این مجازات به پانزده سال قایق رانی تبدیل گردید. او نه سال در اسپیلبرگ محبوس بود سپس رهائی یافت. وی زندانی شدن خود را بصورت داستانی بنگاشت و آن را به حبسیات من موسوم ساخت. در زندان چند تراژدی مأخوذ از تاریخ ایتالیا و چند منظومۀ دیگر بنوشت بعد از رهائی در کنج عزلت مشغول مطالعه شد. اکرم بک از ادبای معروف عثمانی اثر موسوم بزندانی شدن من را از ترجمه فرانسه بترکی ترجمه کرده است. (قاموس الاعلام ترکی). و نیز رجوع به پل لیکو شود
سیلویو. ادیب ایتالیائی. متولد در سالوس. وی مدت نه سال در زندان سپیل برگ بسربرد و در آنجا کتاب جانگداز ’حبس های من’ را نوشت. صاحب قاموس الاعلام ترکی گوید: پلیکو از ادبای مشهور ایتالیاست مولد 1789 میلادی و وفات 1854م. وی در شهر لیون علوم وقت را فراگرفت. در اوایل حال به معلمی زبان فرانسه اشتغال ورزید و سپس با جمعی از دوستان به قصد نشر افکار آزادی خواهی روزنامه ای تأسیس کرد و دولت اطریش آن را توقیف کرد. در همان اوقات چند تراژدی نیز بنوشت در سال 1820 میلادی هنگام ظهور حوادث و اختلال در ناپل و پیه مُن به تهمت دخالت در شورش و انقلاب توقیف و محکوم به اعدام شد ولی این مجازات به پانزده سال قایق رانی تبدیل گردید. او نه سال در اسپیلبرگ محبوس بود سپس رهائی یافت. وی زندانی شدن خود را بصورت داستانی بنگاشت و آن را به حبسیات من موسوم ساخت. در زندان چند تراژدی مأخوذ از تاریخ ایتالیا و چند منظومۀ دیگر بنوشت بعد از رهائی در کنج عزلت مشغول مطالعه شد. اکرم بک از ادبای معروف عثمانی اثر موسوم بزندانی شدن من را از ترجمه فرانسه بترکی ترجمه کرده است. (قاموس الاعلام ترکی). و نیز رجوع به پل لیکو شود
دهی است از دهستان کاریزنو بخش تربت جام شهرستان مشهد واقع در 42هزارگزی شمال باختری تربت جام و 7هزارگزی جنوب راه شوسۀ عمومی مشهد به تربت جام. هوای آن معتدل و دارای 58 تن سکنه است. محصول آن غلات، پنبه و بنشن و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان کاریزنو بخش تربت جام شهرستان مشهد واقع در 42هزارگزی شمال باختری تربت جام و 7هزارگزی جنوب راه شوسۀ عمومی مشهد به تربت جام. هوای آن معتدل و دارای 58 تن سکنه است. محصول آن غلات، پنبه و بنشن و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
پنجره های شبکه دار که در پیش درها نصب کنند، دری از چوب باریک یا نی بافته چون پنجره ای مشبک که غالبا دهقانان در خانه یا باغ نصب کنند و از ورای آن باغ آشکار است
پنجره های شبکه دار که در پیش درها نصب کنند، دری از چوب باریک یا نی بافته چون پنجره ای مشبک که غالبا دهقانان در خانه یا باغ نصب کنند و از ورای آن باغ آشکار است
فرانسوی کاند زای جزو گلوسید ها و از دسته کلوئید های ازژن است. گرد سفید رنگی است که با محلول لوگل رنگ قرمز نارنجی میدهد. وزن مولکولیش زیاد و در حدود 2500 است (در صورتیکه وزن مولکولی نشاسته در حدود 20000 است)، گلیکژن در نتیجه تراکم مولکولهای گلوکز با از دست دادن آب در کبد تولید و ذخیره میگردد و تدریجا بصورت گلوکز از راه ورید فوق کبدی خارج و وارد خون میشود و در اختیار انساج قرار میگیرد. مقدار گلوکز موجود در خون همیشه ثابت و معادل یک گرم در لیتر است در کبد دیاستازی بنام گلیکژ ناز وجود دارد که مستقیما گلیکژن را به گلوکز تبدیل میکند. مقدار گلیکژن کبد بطور طبیعی 5 تا 10 درصد وزن کبد است گلیکوژن
فرانسوی کاند زای جزو گلوسید ها و از دسته کلوئید های ازژن است. گرد سفید رنگی است که با محلول لوگل رنگ قرمز نارنجی میدهد. وزن مولکولیش زیاد و در حدود 2500 است (در صورتیکه وزن مولکولی نشاسته در حدود 20000 است)، گلیکژن در نتیجه تراکم مولکولهای گلوکز با از دست دادن آب در کبد تولید و ذخیره میگردد و تدریجا بصورت گلوکز از راه ورید فوق کبدی خارج و وارد خون میشود و در اختیار انساج قرار میگیرد. مقدار گلوکز موجود در خون همیشه ثابت و معادل یک گرم در لیتر است در کبد دیاستازی بنام گلیکژ ناز وجود دارد که مستقیما گلیکژن را به گلوکز تبدیل میکند. مقدار گلیکژن کبد بطور طبیعی 5 تا 10 درصد وزن کبد است گلیکوژن
فرانسوی وریز پیچی وریز بنفش از گیاهان گیاهی است از تیره پروانه واران که به تکیه گاههای مجاور می پیچد و در حقیقت یکی از گونه های لوبیا ژاپنی است و بعنوان زینت در باغچه ها کشت میشود. گلهایش غالبا آبی رنگند ولی برنگهای زرد و سفید نیز دیده شده اند و در اوایل بهار شکفته میشوند غلیسین بلیع عقاقی پیچ گلیسین عطری ستاریه
فرانسوی وریز پیچی وریز بنفش از گیاهان گیاهی است از تیره پروانه واران که به تکیه گاههای مجاور می پیچد و در حقیقت یکی از گونه های لوبیا ژاپنی است و بعنوان زینت در باغچه ها کشت میشود. گلهایش غالبا آبی رنگند ولی برنگهای زرد و سفید نیز دیده شده اند و در اوایل بهار شکفته میشوند غلیسین بلیع عقاقی پیچ گلیسین عطری ستاریه